شعر های کاکا
شعر های کاکا
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:حمید شفیعیان, توسط کاکا |

نام نیکو گر بماند ز ادمی      

به کزو ماند سرای روزگار

 

تقدیم میکنم به روح حمید که با رفتنش غافلگیرمان کرد

دوستی که مرام  و رفاقت را به نیکی میشناخت

مرد بود وبرای مردی مثالی به تمام معنا بود

 

تو شبای بی قراری

لحظه ها رو میشماری

تا نسوزه گل تو پاییز

 نمیخوای تنهاش بزاری

باز زده زمونه این بار

 به دلت یه زخم کاری

تو دلت طبیب نداره

 باز میگن فردا رو داری

تو هجوم بغض چشمات

 خنده ای همیشه جاری

میمونه رو قاب طاقچه

 واسه دردات یادگاری

وندای اخر از او

یک نفس تا دید باری

وسر مزار یک دوست

یک سبد گل بهاری

وقلم که مرده باشد

 به نوشتن از تو جاری

 زسیاهی نفس هات

 ز دل تو ای قناری

یادش در قلب دوستانش جاودانه باقی خواهد ماند

برای شادی روح حمید صلوات

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:استاد مطهری, توسط کاکا |

 

درود خدا بر روان پاک شما و تمام معلماني که همواره در ذهن و يادما خواهند بود

 ايران همواره  سرزمين ابر مردان پارسا و زنان هميشه استوار بوده است
وديروز سالروز مردي از تبار عشق ايمان و خرد پاک بود
او که براستي پرچمدار علم اموزي و علم اندوزي بود
ديروز يادگار امام ومرد بينش هاي ژرف استاد شهيد مرتضي مطهري  با رفتنش  روزي را به تقويم اين مرزو بوم ارزاني داشت
 روزي که جايش در صفحات دفتر زندگاني ايرانيان خالي بود
ما به احترام ان عالم فرزانه اين روز را روز عشق روز فداکاري و در يک واژه خلاصه اش کرديم وان را روز معلم نام نهاديم تا با اين نام  نيکي هاي معلم علم واخلاق رادر خاطرمان زنده نگاه داريم
اي معلم تشنه بودم تشنه اموختن

                                    عطش جانت به فريادم رسيد

 

 

نام معلم که بر زبان افکارم  جاري ميگردد ناخوداگاه دست بر قلم ميبرم  اما نمي دانم چرا قلم امروز نقش سياهه نويسي را بازي ميکند که بر پهنه ي يادگاري هاي ديروز و امروزم گام بر ميدارد  
و در نگاه خاموش ذهنم
وبا زبان لطيف اشک فرياد ميزنم   
 معلم اي شکوه روشن شبهاي خيال ............................ ادامه ی نویسه را بخوانید

 

 



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 2 آبان 1390برچسب:, توسط کاکا |

شما که پلک میبزنید همیشه قلب خسته را  

شما که صف کشیده اید میان دل نبسته ها

همیشه قلب ادمی غریب کش نمیشود

 برای مرگ خنده ها همیشه خوش نمیشود

غریزه عشق عاطفه هجوم عاشقانه ها

خدای جیب هایتان سکوت صادقانه ها

من از هجوم سرد شب به دل پناه برده ام

هنوز عاشقم ولی چه شد چرا نمرده ام

نگاه کن مرا ببین منم همیشه ی غریب

 که باز دل سپرده ام به یک نگاه دل فریب

سکوت میکنی مرا کنار گریه خنده نیست

اگر شکسته ای مرا برای تو که زندگیست

 

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 29 شهريور 1390برچسب:, توسط کاکا |

تقدیم میکنم به برادر عزیزم: محسن سامانی

کاکا باز میخواد بخونه

بازم از دلی گرفته

از کلاغ شاد خونه

که سیاه پوشه همیشه

آی کلاغ

هنوزم سیاه میپوشی

این روزا مثل همیشه

برف میباره توی خونه

قارقارای در گوشی

میگه غمگینی واما...

تو بازم دلت نمیخواد

که بگی شکسته بغضی

که میمونه غم تو قلبی

که گرفته غم گلو رو

که تو الزایمرو داری

وقتی که سیاه نپوشی

یادته دی جی امینو

نداری ازون خبر حیف

داره باز بارون میباره

یادته راینه بی آرو

که میگفت همیشه بارون

تا همیشه همیشه بارون

سان فلوورو ندیدی

بگو اخه اون کجا رفت

که نمیاد توی این جمع

تو فراموشی نداری

توسیاه پوشی همیشه

اگه بارونیه یا برف

میون خونه یا ایوون

تو واسم همیشه هستی

توی این انجمن شعر

اون سیاه ناز و شیطون

 محسن عزیز و  دوست عزیزم امین روستا وهمچنین  راین بی آر و سان فلوور  برای تمام باید ها و نباید ها که  در این اثر مشاهده میکنید  عذر تقصیر  دارم

به این اخرین کردار بدرود

نوشته شده در تاريخ دو شنبه 28 ارديبهشت 1389برچسب:, توسط کاکا |

با هوای خیس چشمات

توی خونه توی ایوون

میگی تنهایی قشنگه

تو حصار خیس بارون

یادمه یه روزی گفتی

خند ه هام مثل قدیم نیست

وقتی میخندم تو بارون

رنگ خوب زندگیم نیست

تو درست گفتی گل من

اره این روزا غریبم

وقتی دل میخواد بخنده

غم بازم میده فریبم

داری میگی از جدایی

واسه من یعنی خیانت

حس تلخ از تو خوندن

میشه واسه من یه عادت

حالا من مسافرم باز

خنده میکنم نفهمی

که دارم میمیرم از درد

وقتی به دلم میخندی

این سیاهی رنگ جاده

پشت به کوچه ی سعادت

میگه مشکی رنگ عششقه

وقتی می افتم به یادت

صحبتم تمومه عشقم

من که رفتم بی نصیبم

اما تو بگو کی اومد

که میگی  شده رقیبم

تو سکوت کردی نمیگی

چون دل تو بی گناه نیست

من خدا حافظ نمیگم

تو که تو دلت خدا نیست!!!!؟

دیگه اون روزا گذشته

شبا زنده ام به اشکم

میدونم یه روزی میگی

کاش میشد که بر میگشتم

حالا دیگه خیلی دیره

واسه با تو پر کشیدن

دیگه این کلاغ نمیخواد

با تو به خونه رسیدن

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد

.: Weblog Themes By LoxBlog :.