شعر های کاکا
شعر های کاکا
شعر های کاکا
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط کاکا |

نميخوام شعري بخونم واست از روي صداقت
نميخوام که سوختن من بشه واسه تو يه عادت
اين روزا دلم ميگيره لحظه هاي با توبودن
آخه اون حس تو چشمات داره طعمي از حسادت

اره اين روزا غريبن لحظه هاي با تو بودن
مي کشم ثانيه ها رو پاي هر تيک تيک ساعت
ميدوني يک دل تنها توي غربتش حروم شد
حالا اون چيزي نميگه از تو از حس شقاوت

ميدوني که سوختو ساخته نميخوام باشه تو ماتم
 نميخوام باروني باشه چشم من تا بي نهايت
آخه عاشقي نميشه تو نگاه اون بسوزي 
به همون نگاه بدوني مردنت اوج سعادت

نميخوام اخر عشقم بشه ماجراي فرهاد
تيشه همدم دردام بشه ناجي رياضت
آخه اين روزا غريبه گريه هاي خيس بارون
وقتي که بارون ميباره داره بويي از خيانت

نميخوام يک دل تنها توي بن بست نگاهي
بمونه تو اوج غربت يا علي تا به قيامت



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: